جدیدترین مطالب
برای تویی که منم مینویسم
برای تویی که منم مینویسم دلبرکم، بعدها که بزرگتر شدی و ملول بودن ما از بالا دیدی خواهی فهمید اینکه نزادیمت بزرگترین لطف زندگیت بود
۱۴۰۲/۰۴/۱۵
No Comments
این داستان: ملال
چندین سال است برای خود مینویسم و هر بار در نمایشگاهی یا مکان فرهنگی یی دوستی را ملاقات میکنم، اولین سئوالش این است. هنوز کتاب
۱۴۰۲/۰۴/۰۹
No Comments
مرگ
امروز داشتم میمردم. خیلی سخت نبود. مرگرو میگم. درد هم نداشت. در حقیقت خیلی ساده هم داشت اتفاق میافتاد. داشتم به عادت همیشهام
۱۴۰۱/۰۱/۰۳
No Comments
آنها راست میگفتند
_تو خیلی دختر خوبی هستیهااا اما من لیاقت تو را ندارم. متنفر بودم از شنیدن این جمله. حسِ کاغذِ دورِ یک ساندویچِ قدیمی
۱۴۰۰/۰۱/۲۹
No Comments
دگر گون
ده روز پیش چند دفعه بالا آوردم و یک ریز دل دردی داشتم. روز اول فکر کردم عینهو فیلمها که حاملگی را
۱۴۰۰/۰۱/۲۹
No Comments
۱۳۹۹/۰۸/۲۹
No Comments
عضویت در خبرنامه
بخشهای سایت من:
- دستهبندی نشده (۱۰)
- نوشتههای من (۱)
آرشیو ماهانه
- تیر ۱۴۰۲ (۲)
- فروردین ۱۴۰۱ (۱)
- فروردین ۱۴۰۰ (۲)
- آبان ۱۳۹۹ (۶)
آخرین نظرات: